مامان جای تیغ رو دستم دید
نگفت چرا زدی فقط گفت :مثلا خواستی خودکشی کنی؟
من :نوچ خواستم ببینم میتونم یا نه
مامان:دفعه بعد محکم تر بزن رو ساعدت نزن رو مچت بزن عمیق هم بزنم یادت باشه فرش هام کثیف نکنی
من:چشم محکم تر میزنم خونه هم کثیف نمیکنم
چقدر سرد وبی احساس گفت محکم تر بزن
اصلا نگران نبود
حرف هاش شوخی نبود چشم هاش از همیشه جدی تر بود
برای هزارمین بار شکستم و برای هزارمین بار با گریه خوابیدم
کی میشه این جا بنویسن نویسنده این وب مرد
کی میشه پیام تسلیت بنویسید برای دوستم که پست اخر (پست خبر مرگم ) گذاشته
امروز تیغم رو شکستم