دیوانه نوشت:امروز داشتم کتاب خونه رو مرتب میکردم
یه کتاب دارم که کلی خاطره باهاش دارم صفحه اولش رو بهترین دوستم برام نوشته
امسال اتفاقی اون کتاب رو بردم مدرسه حواسم نبود تیغ وسط کتاب رو بر دارم کلی بچه ها باهم حرف زدن و من فقط خندیدم
یه روزی قرار بود اون تیغ عمر من رو تمام کنه پریا میخواست تیغ رو برداره که نذاشتم نگار هم خیلی سعی کرد که برش داره ولی نذاشتم
نگار شدیدا نگرانه که من باز خریت کنم
دوباره وسوسه شدم تا نزدیک دستم برد اون تیغ رو ولی وقتی برای یه ثانیه فکر کردم دیدم بهتره که خریتم رو باز تکرار نکنم
دفعه قبل شاید از شناس بدم بود که نمردم شاید هم هنوز باید بمونم و بجنگم با تقدیر
این روزا کاملا منطقی دارم باخودم کنار میام میخواهم برای یه باردیگه به خودم فرصت بدم
من از تمام علاقیم گذاشتم از تمام اتفاق های خوب زندگیم مثلا از ورزش ،از نوشتن، از کانون، از دوستام ،تمام کتاب داستان های که تو بچگی باهاشون خاطره داشتم ،از المیپادمحبوبم، از دفتر خاطراتم، از دوستام و از احساساتم من از همه چی گذاشتم (یعنی همه اینارو فراموش کردم همه رو از خودم دور کردم)حالا یه بار از خودم میگذرم
دیگه کسی رو دوست ندارم کاملا بی احساس کاملا سرد نه لبخند میزنم نه گریه میکنم نه برام گریه وخنده کسی مهمه
میخواهم فقط زندگی کنم میخواهم اروم و سرد باشم نمیدونم قرار چی بشه فقط میدونم قرار یه تغیراتی به وجود بیارم
پررو نوشت : چرا من بلد نیستم قالب برای وبلاگم درست کنم چرا؟؟؟؟ چرا من برای وبلاگم قالب خوشگل ندارم چرررا؟ خب منم دلم قالب خوشگل میخواهد (گررریه گررریه)
چقدر دلم میخواهد عیدی یه قالب خوشگل هدیه بگیرم (الان معنی جمله ام: میشه بهم عید مجازی بدین ؟ لطفا قالب وبلاگ باشه )
(ای ام خیلی پر رو؟)
لطفا نوشت: چند وقت پیش تو یه وبلاگ خوندم که نوشته بود میشه برام نامه بنویسید خیلی برام جالب بود منم این روز ها دلم میخواهد نامه برام بیاد
اینقدر میخواهد مثلا پستچی بیادو بهم نامه بده ولی نمیشه
حالا میخواهم بگم: میشه واسه ام نامه بنوسید؟
پی نوشته :توجه کنید قسمت نارنجی و نقره با فونت بزرگ تری نوشته شد یعنی مهم تره (لبخند)
پی نوشت: چقدر این روز ها دلم زندگی میخواهد نه روز مرگی