من:نگار دلم برای ..... تنگ شده
نگار: خااااااک
من:نگار یه مدل خاصی دوستش دارم
نگار:به این مدل خاص میگن وابستگی مثلا من عاشق R نیستم میدونم که فقط وابستگیه من وابسته محبت های وتوجه های اون شدم ولی توچی؟
من: نه نیست ببین روانی من مدت های زیاد باهاش حرف نزدم یا اصلا باهاش نبودم که وابسته اش بشم توجه هم بهم نکرده
نگار: خره منم همین رو میگم اون اصلا تو رو ادم حساب نمیکنه اون خود ش ع ش ق دا ره(این قسمت رو بلند داد میزد وهجی میکرد)
من: به درک منم اون رو دوست دارم اون میتونه عاشق هرکسی باشه
نگار: رضوان بیان منطقی راضی ات کنم
من: منطق یعنی نباید دوسش داشته باشم منطق یعنی بیخیالش بشم منطق یعنی کسی رو ندیدی عاشقش نشو منطق یعنی عاشق ادم مجازی نشو منطق یعنی...
نگارمیپره وسط حرفم رو میگه: تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره؟
من بی هوا گریه میکنم :نمیدوم نمیدونم نگار باور نمیشه یه روزی اینطور بشم (بی هوا که نه به هوا اون)
کاش گوشی ام رو نمیدادم به مامان
نگار: که چی بشه؟
من: که شاید برم اینستا
نگار: از قدیم گفتن خر خوان چون خر خوان ببیند خوشش اید(منظورش دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش اید)
من:نگار دارم دیوونه میشم چیکار کنم که از سرم بپره میدونی راستش حتی نبودش هم برام شیرینه تازه وبلاگش رو اپ نمیکنه (گررریه)
نگار: رضوان میدونی گاهی به عقلت شک میکنم تو منطق و احساسات همه چی رو بهم ریختی خدا از تو فقط یکی خلق کرده تازه بعدشم پیشیمان شد اخه چرا اینقدر عجیب تشریف داری؟
من: نگار هیچ کسی من رو دوست نداره (گرررریه)
نگار: من دوست دارم عشششششقمممم
من یه جوری خیلی بدی نگاهش میکنم که میترسه ومیگه: وحشی خو دوست ندارم چرا چشمات رو اون طوری میکنی ادم میترسه
باز نگاهش میکنم: خیلی خب فهمیدم یه شوکولات نخور خاصی تو نگاهت هست(خودتون این قسمت رو بفهمید)
من: تازه تولدش هم هست وای نگار چقدر دلم میخواهد برم بهش بگم اهای اقا بفهم دیگه من یهجوری میخواهمت کاش میشد بهش بگم اقا خودت رو نزن کوچه علی چپ کاش بهش بگم تووولددددت مبارک دوووست مجازی
زززززنگ
ومن ااشک هام رو پاک میکنم لبخند الکی میزنم میرم سرکلاس
تولدت مبارک
بلند داد میزنم میگم دوست دارم رفیق مجازی
پی نوشت: قضاوتم نکنید این روز هی دارم بی دلیل قضاوت میشم تازه فرصت دفاع هم بهم نمیدن فقط مجازاتم میکنند نه من ونه نگار رو قضاوت نکنید
ولی اگه راهکاری برای فراموشی دارید حتما بگید
این حرف ها مال دیروز بود مال چهار اسفند و تولد اون دوست مجازی
میخواستم ننویسم ولی اگه نمینوشتم اروم نمیشدم پس نوشتم